کوچه‌پس‌کوچه‌های ذهن من – دلبری با طعم سماق و زردچوبه

مژده مواجی – آلمان

سال‌ها از شامی که ماریا مرا در آخرین روز سال دعوت کرد، گذشته است.

ماریا در حالی ‌که برای آب‌کش کردن برنج، ظرفی مناسب آماده می ‌کرد، گفت: «پختن برنج به سبک ایرانی، هنر است. باید نسبت به برنج خیلی لطافت و احترام به‌خرج داد. مثل رفتار یک مرد با زن.  برنج را با آب ولرم که می‌شویی، باید با احتیاط چنگ بزنی تا خرد نشود، خصوصاً برنجی که از قبل خیس کرده باشی و نمک هم اضافه کرده باشی.»

از زمانی که ماریا از پارتنر ایرانی‌اش جدا شده بود، سعی می‌کرد دلایل اختلاف و جدایی‌اش را در فرهنگ و از همه مهم‌تر در آشپزی ایرانی  جستجو کند.

پرسید: «کدام غذای ایرانی بیانگر رفتار زن است با مرد؟»

بدون تأمل گفتم: «کباب کوبیده! که درست کردنش هنر می‌خواهد. گوشت کباب را باید دو بار چرخ کرد، به آن نمک و فلفل و پیاز رنده‌شده افزود و خوب ورز داد. ورز دادن یکی از رازهای نریختن کباب از سیخ است. کباب را روی آتش باید باد زد تا خودش بگیرد و در ضمن کباب نباید زیاد برشته و خشک شود.»

گفت: «پس شاید چلوکباب خوبی درست نکردیم.»

پرسیدم: «سماق سر سفره بود؟»

گفت: «اکثراً فراموش می‌شد… .»

چندی پیش که در کافه‌ای نشسسته بودیم و گپ می‌زدیم، ماریا سر صحبت از گذشته را باز کرد و به‌یاد چلوکباب افتاد. در حالی که کیک پنیری را با چنگالش تکه می‌کرد، گفت: «تو سال‌هاست که گوشت نمی‌خوری. الان چه غذای ایرانی‌ای را شبیه رفتار زن با مرد می‌دانی؟»

ناخودآگاه گفتم: «پیاز داغ! اساس غذای ایرانی پیاز داغ است. اصلاً اکثر غذاها با پیاز داغ شروع می‌شوند. پیازها را باید به یک اندازه و باریک خلال کرد. ماهی‌تابه را روی اجاق گذاشت. روغن گیاهی در آن ریخت. وقتی که ماهی‌تابه خوب داغ شد، پیازها را به داخل آن ریخت. درجه حرارت را باید کمتر کرد. اوایل سرخ کردن نباید پیاز را به‌هم زد، آب می‌اندازد. رنگ که گرفت، باید شروع به هم زدن کرد. طلائی که شد، به آن زردچوبه اضافه شود تا طعم ،عطر و رنگش تزئین‌گر هر غذایی باشد.»

ماریا فنجان قهوه‌اش را سر کشید و گفت: «زردچوبه اکثراً فراموش می‌شد… .»

ارسال دیدگاه